جهانبینی 2 6 /7 /94
استاد چنین فرمودند
انسان بایستی قبل از ورود به هر بازی قوانین آن بازی را یاد بگیرد . زیرا اگر قوانین هر بازی در زندگی را ندانیم ، باعث ناراحتی اطرافیان و لذت نبردن خودمان از بازی می شود . جهانبینی 2 ما را با فراگیری قوانین زندگی آشنا می کند .
دانایی قدرت تشخیص ماهیت خواسته ها در هر شکل و هر لباسی است و هدف اصلی نیروهای باز دارنده توقف دانایی در انسان است و بیشترین تاثیر را روی دانایی موثر انسان می گذارند .
در جهانبینی 1 به موضوع مثلث دانایی که شامل تفکر ، تجربه و آموزش است پرداخته شد و در جهانبینی 2 به موانع دانایی یا مثلث جهالت که شامل ترس ، منیت و نا امیدی است می پردازیم
مثلث جهالت مانع رسیدن به دانایی می باشد.
1- ترس مانع تفکر است . خلاقیت و ابتکار در زمان ترس را از بین می برد.
ترس : احساس ناشی از در حال اسیر شدن یا در تله افتادن یا از دست دادن چیزی است .
ترس تفکر را می خورد وتفکر خورده شده مانند غذای فاسد غیر قابل خوردن است.
وقتی می ترسیم نمی توانیم ارتباط بین داده ها را برقرار نماییم و از مجهولات به معلومات برسانیم.
2- نا امیدی مانع تجربه است. نا امیدی بر اثر غم واندوه خارج از تحمل بوجود می آید .
نا امیدی : تجلی فشار بار غم و اندوهی است که نمی توانیم آن را به زمین بگذاریم .
نا امیدی در انسان دافعه و جاذبه پدید می آورد. مواد مخدردر ابتدا به انسان انرژی می دهد ولی در ادامه انسان را نا امید می کند و محصولات نا امیدی : لجاجت و یکدندگی ، افسردگی ، خواب سنگین ، گوشه گیری ، پر خوری و در نهایت باعث خود کشی می گردد . افرادی که از روشهایی مانند ترک سقوط آزاد قطع مواد می کنند بعد از چندی دچار افسردگی می شوند زیرا هنوز به دانایی نرسیده و قدرت تشخیص نیز ندارند و هدف از قطع مواد را نمی دانند و هزاران سوال بی جواب در ذهن آنها وجود دارد و در ادامه گوشه گیر می شوند و چون با هستی همنوا نیستند از جامعه جدا می شوند و در نهایت به خودکشی می رسند . زیرا آنها هنوز به دانایی و قدرت تشخیص ماهیت خواسته های خود نرسیده اند . امید در افرادی که سفر خوبی دارند کم کم شکل می گیرد و یکی از نشانهای امید در انسان نشاط است و این نشاط زمانی در ما بوجود می آید که از کارها و اعمال یا به عبارتی از دست خودمان راضی باشیم .
3- منیت فرایند آموزش را متوقف می کند . انسان باید اول ندانی را بداند تا بدانی را بداند .
منیت : احساسی است ناشی از اینکه جایگاه خود را بالاتر یا پایین تر از آنچه هست تصور نماییم.
افرادی که منیت دارند راجع به همه چیز اظهار نظر می کنند و خود را دانا تر از بقیه می دانند . زمانی که تصور کنید در هر زمینه ای اطلاعات کافی دارید و به دانایی رسیده اید ، زمانی است که خودتان راه دریافت اطلاعات و آموزش خود را سد کرده اید و دیگر آموزش پذیر نیستید . انسانها به هم برابرند و تنها برتری انسانها نسبت به همدیگر میزان آگاهی آنهاست و هر چه آگاهی آنها بیشتر باشد افتاده تر هستند و بدانید که انسان در همه زمینه های علمی هنوزناقص است و کامل نشده .
قوانین حاکم بین ذرات نفس
1- ذراتی که دارای خواسته های مشترک هستند به سمت یکدیگر جذب می شوند ویکدیگر را می ربایند.
2- هر گاه بستر مناسب مهیا شود ذراتی که دارای خواسته و حس مشترک هستند دور یکدیگر جمع می شوند و به جهت خواسته خود سیستم هوشمندی پدید می آورند.
3- ساختارها هم مثبت هستند هم منفی
مقاومت در تغییرات مثبت به جهالت و مقاومت درتغییرات منفی به دانایی ما بستگی دارد .
مقاومت دربرابر آمدن به کنگره وحرف راهنما و .... به جهالت ما و مقاومت در برابر مصرف نکردن مواد و .... به دانایی ما بستگی دارد .
حسهای منفی بزرگترین موانع ما در سفر دوم هستند . منشاء پدید آمدن حسهای منفی در حالت کلی همان ترس ، منیت و نا امیدی می باشد .
سفر دوم به مراتب هم سخت و هم سهل است . سختی آن یدک کشیدن جهالت یا کینه ، نفرت ، خشم ، تهمت و قضاوت و....... است
ترس، ناامیدی ،منیت ابزارهایی هستند در اختیار نیروهای باز دارنده و قطبهای منفی ونفس اماره ، به جهت اینکه مانع از رشد دانایی ما شوند.
دانایی محکم ترین سپر در برابر تحقق خواسته های نا معقول می باشد .
مطالعه و عمل به متون کنگره 60 باعث افزایش دانایی و آگاهی می شود و با هر بار مطالعه مطالب جدیدی از آن برداشت می شود .