جلسه لژیون روز شنبه مورخ 94/09/07
در ابتدا لازم است به تعریف چند کلمه بپردازم اول اینکه استوره چیست ؟ استوره در لغت به معنای قصه و داستان است و در لغتنامه دهخدا به عنوان سخن پریشان نیز تعریف شده است ولی در ریشه یونانی به معنای حقیقت و گفتار واحد آمده است ، به دلیل برداشت های متفاوتی که در فرهنگهای مختلف از این کلمه وجود دارد معنای واحدی برای آن وجود ندارد ولی در تمام این موارد حقیقت و قداست در همه آنها به طور مشترک وجود دارد که به نظر من این حقیقت و قداست به واسطه وجود دین ، عشق و مکان (سرزمین) در استوره هاست. در فرهنگ ما استوره آدم و حوا به جهت حقیقت درونی و دینی بودن آن دارای تقدس می باشد و برای عشق موجود در استوره ها ، داستان تهمینه و یا سیمرغ و برای مکان و سرزمین هم رستم را که به واسطه میهن پرستی آن در داستانهای شاهنامه ذکر شده می توان مثال زد. برای درک یک استوره لازم است نسبت به آن شناخت کافی پیدا کنیم که این به واسطه حس های باز ما حاصل می شود.در هر استوره تمثیل هایی بکار رفته مانند ضحاک در شاهنامه که تمثیلی از اهریمن است و یا کوه دماوند که تمثیل ایستادگی و استواری مرم ایران بوده است.
مسافر مهرداد گفتند که آقای امین در ابتدای صحبت های خود ، توضیحاتی را در خصوص فیلم شمشیر در سنگ داده اند که در اینجا به آن می پردازم. آرتور شخصیت فیلم در کودکی پدر و مادر خود را از دست داده و توسط پدر خوانده خود بزرگ می شود، مرلین جادوگر در فیلم ، آرتور را به عنوان کارآموز می پذیرد و به وی ارزشهایی را یاد میدهد که به وی قدرت خاصی می بخشد. آرتور در ملاقات با پدر همسر خود به طور اتفاقی شمشیری را که در سنگ فرو رفته خارج می کند و موجب شگفتی همگان میشود چرا که در اذهان چنین بوده که چنین شخصی با این قدرت پادشاه آینده انگلستان خواهد بود.
آقای امین در خصوص این استوره چنین فرموده اند که فرو رفتن شمشیر در سنگ زمانی اتفاق می افتد که سنگ تبدیل به جسم نرمی شده و پس از فرو رفتن شمشیر در آن دوباره سخت شده باشد، همانطور که در کلام الله تمثیلی از سنگ آورده شده که با شکافت آن ارزشها نمایان می گردد در این باره هم تمثیل سنگ می تواند نمونه ای از دل یا قلب باشد و شمشیر تمثیلی از ضد ارزشها ست که در صور پنهان با رخنه ضد ارزشها به دل انسان آن را سخت و خشن می کند.
انسان متعادل دارای حس های باز است و برای از تعادل خارج کردن باید ضربه ای به حس های وی وارد شود تا حس های او بسته شود و شدت ضربه که به حس ها وارد می شود عمق تاریکی ها را افزایش می دهد. تاثیر مخرب مواد مخدر بر حس ها و صور پنهان نمونه ی همین ضربات می باشد ، شمشیر اعتیادی که بر دل انسان فرو رفته را نمی توان ناگهان خارج کرد و این مستلزم زمان است چه بسا سقوط آزادهایی که صورت میگیرد به واسطه خروج ناگهانی اثرات جبران ناپذیری را در جسم وجودی فرد ایجاد نماید.
آقای امین درCD خود به این مسئله اشاره می کند که اغلب ضربه هایی که برای از تعادل خارج نمودن انسان به وی وارد می شود عشق و دوست داشتن را هدف قرار می دهد. این ضربه ها اگر به صورت مکرر وارد شود مانند انگشتان آکورد یک گیتاریست به مرور زمان سخت تر و قوی تر شده به طوریکه مدت طولانی تری وی را قادر به نواختن می کند.همینطور در مورد رقص باله که در انگشتان پا سختی ایجاد می کند و یا دستان کارگری که مدت ها از دستانش استفاده می کند و این هوشمندی جسم و روح انسان را می رساند که در نقطه ضربه تحمل پذیری را بالا می برد ولی از جهت دیگر در صور پنهان موجب بسته شدن حس ها می گردد . بسته شدن حس ها مثل این است که جلوی رسیدن ویتامین ها را به بدن انسان بگیریم و این تا زمانی که بدن از منابع ذخیره خود مصرف کند مشکلی نیست ولی با پایان یافتن آن بدن دچار بیماری می شود، حس های بسته هم به همین شکل است که بعد مدتی انسان به بیماری های روحی و روانی مبتلا می گردد.
آقای امین نتیجه میگیرد که اعتیاد بدترین شمشیری است که در وجود ما فرو می رود و برای خارج کردن آن لازم است قلب انسان دوباره نرم شود . یکی از راه های خارج کردن آن سقوط آزاد است که به دلیل اینکه انسان به تعادل نمی رسد راه حل منطقی نیست. بهترین روند برای نرم کردن قلب روش گنگره است و باید دانست که خروج از تاریکی مسلما همراه با درد است که در کنار افزایش دانایی تحمل پذیر است. و این تجربه و دانایی تفاوت اساسی بین انسان متعادل و انسان رها شده از بند تاریکی است. در متد کنگره از همان عامل اعتیاد به عنوان داروی درمان استفاده شده است که در کنار کسب آموزش های لازم محقق می شود.
نکته مهمی در مورد این درد وجود دارد، درد خروج شمشیر اعتیاد در وجود چنین انسان هایی به عنوان سرمایه ایست که پذیرش عشق و محبت و دانایی را افزایش می دهد، ضربه هایی که بر پیکر ما وارد شده و در نهایت ظرفیت ما را به واسطه راه درمان صحیح بالا برده است و این آزمایشی الهی است برای سنجش توانایی های انسان.