استاد به ادامه وادی چهار پرداخت و فرمودند: در شرح هسته انسان به هسته جسم اشاره شده که علاوه بر آن به عناوین دیگری چون صور آشکار، شهر وجودی، درون یا کالبد فیزیکی و کالبد اول نیز شناخته می شود. که قابل رؤیت است و شامل اجزاء بدن و پنج حس ظاهر بویایی، چشایی، شنوایی، بینایی و لامسه بوده و کوچکترین عضو آن سلول است که تعداد آنها در بدن هر شخص 10 برابر جمعیت کل انسانهاست.

در جسم انسان هزاران هزار سیستم پیچیده وجود دارد که علم بشر تنها اندکی از این سیستم ها را شناسایی کرده است. این سیستم ها همچون کارخانه هایی عظیم بوده که در اثر فعالیت هایی چون ورزش سلامت و کارایی بهتری دارند. در ورزش هم باید برای جلوگیری از آسیب های ورزشی طبق اصول و قواعد صحیح رفتار کرد.بر خلاف سیستم های ساخت بشر که در اثر فعالیت مداوم فرسوده می شود، کارخانه های بدن انسان در اثر عدم فعالیت فرسوده و دچار کم کاری می گردد. یکی از این کارخانه های در بدن، تولید کننده مواد شبه افیونی می باشد که 200 برابر خالص تر از افیون خارجی است.

هسته خارجی یا صور پنهان که در واقع از جسم خارج است که دارای اجزائی مثل نفس، عقل، آرشیو، روح و حس های خارج از جسم (که دقیقا مشابه همین حس های صور آشکار هستند،) می باشد. یکی از بارز ترین دلایل وجود حس ها در صور پنهان دیدن خواب است؛ که در خواب های خود با وجود استراحت و عدم فعالیت حس های آشکار قادر به دیدن ، شنیدن، چشیدن، لمس کردن و استشمام هستیم که اینها همه از طریق پل ارتباطی حس ششم با صورآشکار صورت می گیرد.

مهمترین دلیل اثبات وجود جهان های دیگر خواب دیدن است که انسان را از صور آشکار جدا کرده و پس از سیر در عوالم دیگر مجدد به جسم باز می گرداند.

شخصیت انسانها از صور ظاهر و پنهان شکل می گیرد، ارتباط صور ظاهر و باطن بر یکدیگر سبب می شود که ضد ارزش هایی که با صور ظاهر مرتکب می شویم درصور باطن نیز اثر مستقیم بگذارد. انسان متعادل فاصله و اختلاف صور ظاهر و باطن کمی دارد یعنی بر خلاف دیگران که بگونه ای فکر می کنند، طور دیگری حرف می زنند و به شکل دیگری عمل می کنند، نیست و به عبارت دیگر ظاهر باطن در آنها یکی است.

انسانی که در زندگی همواره گرایش به انجام عمل سالم داشته و دائماً در حال تزکیه و پالایش به سر می برد دارای حس ششم به مراتب قوی تری است.

استاد در پایان به اصلی ترین جزء صور پنهان یعنی نفس اشاره نمود و فرمودند: نفس در سه مرحله تعریف می شود که اول نفس اماره(امر کننده)، دوم نفس لوامه(سرزنش کننده)، سوم نفس مطمئنه(از مقام اطمینان) است وخود نفس هم آن چیزی است که تعیین موجودیت می کند در ظاهر و باطن و نشانه آن داشتن خواسته است.