وادی دوازدهم به قلم کمک راهنما جناب آقای محمد فنائی
 

 وادی دوازدهم چراغی بدست مامیدهد تا راه را از بیراه تشخیص دهیم . انسان هر چقدر از جهل خود فاصله می گیرد کمتر اشتباه می کند. آگاهی از خود راه را برای ما هموار می کند. ناملایمات را آسان می کند. باروبرو شدن با مشکلات هراسی دردل ایجاد نمی کند . هدف ودرس وادی برای ما همین است . منتها انسان آنچنان موجود پیچیده است که برای شناخت خود باید به مطالب گوناگونی دست یابد. وادی دوازدهم تحت عنوان درآخر امر،امراول اجرا میشود متضمن همین آگاهی وشناخت است . اساسا می خواهد یکی یکی پرده ها را کنار زده وما را با لایه های عمیق تر وجود خویش آشنا کند وطبیعی است هرچه کوشاتر باشیم معرفت بیشتری کسب خواهیم کرد. وطالب این وادی درقالب یک دیالوگ ویا یک پرسش وپاسخ میان ساکنین که فرشتگان آسمانی هستند وجانشین که انسان است مکتوب گردیده است .این گفت وشنود اززمانی آغاز شد که رویداد بزرگی در شرف وقوع بود و قدرت مطلق به ساکنین گفت : من

جانشینی را در جهان خاکی قرار داده ام وبپرسید ازایشان آنچه را نمی دانستند.

سوالات به گونه ای است که شاید قرنهاست درذهن آدمیان بدون پاسخ مانده ویا اگر هم پاسخی دریافت شده قانع کننده نبوده است. به همین جهت موضوعاتی که مطرح شده بسیار حائز اهمیت است . از جمله سوالات اینکه :

انسان چگونه خلقی است ؟ ویژگیهای انسان چیست ؟ جهان خاکی چگونه بوجود آمد؟ و زمان چیست ؟

جانشین پاسخ میدهد: انسان دارای دو جزء است یک جزء صور پنهان اوست وهمانند آتش است وجزء دیگر او صورت ظاهر اوست که در جهان خاکی در شهری بنام جسم ویا کالبد خاکی ، طبق اصول وقواعد خاص که شروع و پایان آن نا پیداست ساکن شد. قدرت مطلق با تراکم امواج هسته اولیه جهان خاکی را بنا نمود و عنصری بنام عشق را بر تمامی ذرات القا کرد. همچنان که هسته اولیه جهان خاکی کاشته شد نیروهای تغییر وتبدیل برای شکافتن هسته اولیه وارد عمل شدند. ونقطه ای که امروز در آن هستیم ،ثمره تغییر وتبدیلات بی شماری است که صورت گرفته و اکنون نیز درحال انجام می باشد.

از ویژگیهای مهم انسان ، برخورداری از اختیار کامل است که حق انتخاب دارد وقادر است سرنوشت خود را بدست خویش همانگونه که می خواهد ؛ بسازد. می تواند در بهشت قرار گیرد وهم می تواند شعله جهنم را برای خود روشن سازد. گرچه انسان از نظر ظاهری موجودی است کوچک ؛ اما به لحاظ ساختاری ؛ قطره ای است از صفات قدرت مطلق که در او به ودیعه نهاده شده که با کسب آموزش وتجربه می تواند به تمام اسرار ورازهای آفرینش پی ببرد.

سوال : با تمامی بزرگی وعظمت انسان؛ آیا به سمت ضلالت وگمراهی ودر پی آن جنگ وفسادو ویرانگری نخواهد رفت؟  باید گفت آری. از خود بیگانگی و فراموش کردن پیمانی که با قدرت مطلق بسته است ؛منجر به انحراف در اعمال او میشود. گر چه جهان و جهانها در درون او قرار دارد .

در این حالت بود که قدرت مطلق به انسان آموخت که :درآخرامر،امر اول اجرا میشود. مفهوم آن چیست؟

در جهان خاکی هر خواسته ویا دستوری که بخواهد صورت پذیرد،مشمول گذر زمان می شود. بطور مثال: امروز خواهان درمان بیماری اعتیاد هستیم ،بعداز11ماه به خواسته اول خود خواهیم رسید .پس زمان از ارکان لاینفک در جهان خاکی محسوب می شود.اما پدید آمدن زمان که از معجزات در جهان خاکی است ؛از مکان متحرک و فضا متولد شد. مکان متحرک که خود از تراکم امواج که متحرک بودند؛ مکان هم متحرک گردید وفضا محلی شد که مکان متحرک در آن تاخت وتاز کند. سپس زمان به امواج فرصت داد تا در این ره گذر تغییر ماهیت دهند تا با وجود خود؛ حیات را پدید آورند.

مراحل تغییر وتبدیل از ملزومات پدید آمدن حیات است که نتیجه آن می شود ترخیص . نیروهای القاء واحیاء وتحرک که در تمامی طول زمان باانسان همراه است نهایتا مارا به خواسته دلخواه خود هدایت می کنند.

در پایان جانشین به ساکنین توصیه کرد اگر خواستید به زمین بروید ؛زندگی کنید وآنرا به ایثار تبدیل کنید. مهنای زندگی ؛ از خود گذشتگی است. تو تنها زندگی نمی کنی ،نیاز تو دردل دیگران ونیاز دیگران دردل توست. اگر ازاین مرزها گذشتی آنگاه عشق تورا صدا میزند وسراسر وجودت لبریز از عطررهائی شده وهرگز آنچه رابر خود نمی پسندی بر دیگری روا نمی داری وبه سایر موجودات عشق ورزیده وطبیعت را دوست خواهی داشت وآگاه باش برای زیست بهتر همه ساله درختی بکارید تا بتوانیدبخش کوچکی  ازآنچه فرمان آخرامر،امر اول اجرا می شود؛ را رویت نمائید.

با احترام محمد فنائی
نویسنده :مسافر قلم فرسا